بیانیه تحلیلی کمی طولانی ست. جاهای مهم رو تغییر زنگ دادم که فکر می کنم خیلی خوب جریان پرونده سازی رو توضیح داده.
بيانيه تحليلي انجمن اسلامي دانشجويان صنعتي اميرکبير در خصوص توطئه پخش نشريات مجعول در اين دانشگاهروز گذشته در حالي که جامعه دانشگاهي پلي تکنيک تهران آماده برگزاري انتخابات آزاد شوراي مرکزي انجمن اسلامي دانشجويان مي شد و در زماني که اعضاي انجمن دوشادوش تمامي دانشجويان و ياران دبستاني شان از پس يک سال سرکوب و فشار، سرافراز و استوار از مبارزه در برابر مردم فريبي، آزادي ستيزي و خردگريزي بيرون آمده بودند، بار ديگر شاهد آتش افروزي عمال استبداد و کليد خوردن پروژه امنيتي جديدي به عملگي آنان و فرماندهي اربابانشان بود تا عيان شود که در دولت مهرورز سرکوب دانشجويان آزادي خواه هرگز از ياد نخواهد رفت و دانشجويان آزاده و فهيم پلي تکنيک همواره در معرض انتقام جويي ياران دولت به پاس اعتراضاتشان هنگام حضور احمدي نژاد در دانشگاه قرار دارند.
دولت اقتدارگرا پس از به شکست انجاميدن کليه پروژه هاي سرکوب اعم از تخريب ساختمان انجمن اسلامي دانشجويان، تعليق و ممنوع الورود کردن اعضاي انجمن، ايجاد انجمن موازي، باز گذاشتن دست تشکل پادگاني بسيج براي امنيتي کردن فضا و برخورد با دانشجويان، توقيف نشريات دانشجويي و… اين بار پروژه اخراج فعالين دانشجويي از دانشگاه و بازداشت آنان از سوي نهادهاي امنيتي را به مبتذل ترين وجه ممکن و با چاپ جعلي نشريات مستقل دانشجويي و سپس سازمان دادن تجمعات از پيش هماهنگ شده بسيجيان به کار گرفته تا در قالب استراتژي فرار به جلو، ضمن حاکم کردن فضاي رعب و وحشت در دانشگاه با طرح درخواست اخراج فعالين دانشجويي و اعضاي انجمن اسلامي دانشجويان به خيال خود درخت تناور آزادي خواهي را در دانشگاه صنعتي اميرکبير ريشه کن نمايد.
لذا انجمن اسلامي دانشجويان در راستاي آگاهي بخشي و روشنگري اذهان هم دانشگاهيان عزيز و براي آشکار کردن هويت پليد توطئه گران مراحل مختلف طراحي و اجراي اين پروژه امنيتي را به شرح زير اعلام مي نمايد:
۱- همزمان با اعلام اعضاي انجمن اسلامي دانشجويان مبني بر برگزاري انتخابات آزاد شوراي مرکزي اين تشکل اصيل دانشجويي و پافشاري بر پاي بندي در عهدشان با دانشجويان، محافل اقتدارگرا که سوداي نهادينه کردن خفقان در دانشگاه ها و ساير حوزه هاي جامعه مدني را در سر مي پرورانند، بار ديگر فعال شده و از سويي به پياده نظام خود در دانشگاه ها در بسيج دانشجويي نيز پيام آماده باش صادر مي کنند تا با ايجاد بهانه لازم و براي بسته تر کردن فضاي دانشگاه، امکان برگزاري انتخابات انجمن را سلب کرده و در نتيجه فضاي اعتراضي و منتقدانه پلي تکنيک را براي هميشه خاموش کنند.
۲-
بابک زمانيان از اعضاي شوراي عمومي انجمن روز شنبه اول ارديبهشت ۸۶ در حين حرکت به سمت خوابگاه با تجمع جمعي از آسيب ديدگان اقتصادي مواجه مي شود که در حين گذر از کنار آن ها ابتدا توسط نيروهاي لباس شخصي امنيتي بازداشت و در اختيار نيروي انتظامي قرار داده مي شود و سپس به گفته قاضي پرونده اش، طي تماس تلفني و استعلام از دانشگاه با نظر مديريت دانشگاه مبني بر ادامه بازداشت و تحويل به مقامات امنيتي، تحويل بند ۲۰۹ زندان اوين مي شود. در همين حين محافل اقتداگرا به گونه اي کاملا هماهنگ از اعترافات وي در خصوص پروژه آشوب در دانشگاه سخن مي گويند (روزنامه کيهان، خبرگزاري فارس، سايت رجانيوز، مصاحبه فرمانده بسيج).
۳- در اين هنگام تئوري پردازان برخورد امنيتي با دانشگاه ها با انجام عملي بي سابقه و به دور از هر گونه اخلاق انساني فرمان به جعل نشريات مستقل دانشجويي که مشي منتقدانه نسبت به دولت و اقدامات سرکوب آميز آن داشته اند کرده و با کمک عمله هاي بي مزدشان در دانشگاه ضمن چاپ مطالب موهن در آن ها اقدام به پخش آن در دانشگاه تحت لوگو و نام اين نشريات مي نمايند. با نگاهي به نشريات جعلي چاپ شده نکات زير به وضوح در خصوص تمامي آن ها مويد جعلي بودن اين نشريات مي باشد:
الف) يکسان بودن بخش عمده اي از مطالب نشريات مجعول به نحوي که گويا جاعلين بي اخلاق براي پر کردن صفحه اين نشريات از مقالاتي که بهانه کافي براي برخورد با دانشجويان فراهم مي آورد دچار کمبود مطلب بوده اند.
ب) يکسان بودن کاريکاتور موهن چاپ شده در اين نشريات
ج)
لوگوي نشريات جعلي به وضوح اسکن شده و به صورت تقلبي چاپ شده است.
د) متقلبين موذيانه ساعت پخش نشريات تقلبي را پس از پايان تجمع دانشجويان و در ساعت خلوت شدن صحن علني دانشگاه (حدود ساعت ۱۳) انتخاب کرده اند تا ضمن توزيع با برخورد هوشيارانه دانشجويان و مسئولان واقعي نشريات مواجه نشوند.
ه) رويکرد مطالب چاپ شده و نوع عبارات و جملات به کار رفته در آنها بر خلاف رويه فعاليتهاي يکسال گذشته انجمن اسلامي و نشريات نزديک به آن و همچنين بر خلاف رويه چندين ساله گذشته اين نشريات بوده است.
۴- پس از برخورد سريع دانشجويان با اين موضوع و جمع آوري نشريات جعلي از سطح دانشگاه توسط آنان، فعالين دانشجويي دانشگاه براي پي گيري موضوع و اعتراض به جعل عنوان و لوگوي نشريات به ساختمان مديريت دانشگاه مراجعه مي کنند که در آن جا
با صحنه تعجب برانگيز تجمع اعضاي بسيج پلي تکنيک که توسط اعضاي بسيج ساير دانشگاها ها و انصار حزب الله همراهي مي شدند مواجه مي شوند و درمي يابند که در اين بخش از پروژه از پيش طراحي شده امنيتي قرار است نيروهاي شبه نظامي در دانشگاه با شکل دادن تجمعات به اصطلاح خودجوش ضمن بالا بردن فشار روحي و رواني بر دانشجويان، درخواست اخراج اعضاي انجمن و مديران مسئول نشريات که از چاپ اين مطالب بي خبر بوده اند را مطرح نمايند. اعضاي بسيجي حاضر در اين تجمع در عين حال به ضرب و شتم دانشجويان و اعضاي انجمن اسلامي مي پردازند به نحوي که تني چند از دانشجويان در اثر شدت جراحات وارده در بيمارستان بستري شدند.
۵- بررسي عکس العمل بسيج دانشجويي و نهادهاي اقتدارگرا و به خصوص رسانه هاي تئوري پرداز سرکوب و استبداد نيز در اين خصوص نکات جالبي را آشکار مي سازد:
الف)
نخستين تجمع اعضاي بسيج براي درخواست اخراج مديران مسئول نشريات و برخورد امنيتي با آنان در زماني صورت مي گيرد که اين نشريات جعلي تازه در سطح دانشگاه در حال پخش بوده و حتي دانشجويان عادي دانشگاه هنوز متوجه چاپ و توزيع آن ها نشده اند. مضحک است که اعضاي بسيج اميرکبير به همراه اعضاي بسيج ساير دانشگاه ها و نيروهاي خارج از دانشگاه چگونه در اين زمان چند دقيقه اي هماهنگي لازم را جهت برگزاري تجمع در ساختمان رياست دانشگاه انجام داده اند و حتي درخواست ها و شعارهايشان را هم از قبل مشخص کرده اند.
ب) مسئول بسيج دانشجويي اميرکبير (موسوي) طي مصاحبه اي با خبرگزاري ايلنا اعلام کرده است که بابک زمانيان عضو انجمن اسلامي دانشجويان در زندان به نقشه قبلي و از پيش طراحي شده براي انجام اين پروژه اعتراف کرده است. هم زمان با ادعاي وي، سايت هاي خبري رجانيوز (منتسب به هوادارن احمدي نژاد)، خبرگزاري فارس و نيز روزنامه کيهان (ارگان مطبوعاتي محافل امنيتي) نيز عينا همين ادعا را تکرار مي کنند و سعي در معرفي نمودن اين حيله ناجوانمردانه شب انديشان به عنوان پروژه شبکه هاي موهوم بيگانه و… دارند تا جايي که روزنامه کيهان در مطلبي شايسته استهزا آنرا به محفلي در هلند نسبت مي دهد و سايت رجانيوز منبع و ريشه اين پروژه را کاخ سفيد و آمريکا مي خواند و اين همه در حالي است که بابک زمانيان هنگام عبور از کنار يک تجمع عادي مالباختگان اقتصادي در مجاورت خوابگاه خود و برحسب تصادف بازداشت شده ولي از آن زمان تاکنون هيچ گونه اطلاعي از وضعيت وي در دست نيست.
ج) در خصوص ادعاي اعترافات يار دبستاني در بندمان، بابک زمانيان، توسط فرمانده بسيج دانشجويي، ذکر اين سوال حياتي است که چگونه يک دانشجو به اعترافات فردي که در زندان اوين و در بند امنيتي ۲۰۹ به سر مي برد دسترسي داشته و از جزئيات آن آگاه است؟ اين موضوع مشخصا يا به اين معناست که فرد داراي دسترسي به اين اطلاعات، همکار نهادهاي امنيتي است و يا در پروژه اي از پيش طراحي شده نقشي را به تناسب توان خود بر عهده گرفته است. در غير اين صورت بايد پذيرفت اين ادعا بلوفي بيش نبوده و براي سنگين کردن فضاي رواني دانشگاه به کار رفته است.
وانگهي ادعاهاي هماهنگ اقتدارگرايان در داخل و خارج از دانشگاه در خصوص اعترافات بابک زمانيان نشان دهنده وجود پروژه امنيتي است که در آن قرار است از يک فعال دانشجويي که کاري به جز فعاليت مستقل، منتقدانه و آزادي خواهانه ندارد تحت فشار و شکنجه اعترافات دروغيني اخذ شود و سپس اين اعترافات مبنايي براي برخوردهاي احتمالي بعدي با ساير فعالين قرار گرفته و در نهايت به قطع شريان جنبش دانشجويي در دانشگاه اميرکبير و ساير دانشگاه ها بيانجامد. راستي را شبهه انگيز آن شيطان دون / در فتند اين جمله کوران سرنگون
۶- بسيج دانشجويي که براي هر چه بهتر اجرا کردن نقش خود در سناريوي از پيش طراحي شده فوق مانند هميشه به آتش بيار معرکه بدل شده که هيزم آن سرنوشت و زندگي همکلاسي هاي ما در دانشگاه است، اين بار علنا درخواست اخراج دانشجويان و نيز برخورد امنيتي و قضايي با آنان را مطرح نموده و در بيانيه خويش به صراحت سخن از «اقدام شهادت طلبانه» اعضاي خود براي برخورد با اين موضوع در صورت کوتاهي مسئولان نموده است. در عين حال که تهديدهاي اين چنيني از جماعتي که آرمان و ايمان و عقل خود را به اشاره صاحبان قدرت و ثروت مي فروشند و رسالت خود را تنگ کردن عرصه بر مظلومين و ياري ظالم در ظلم خود مي دانند، بيشتر به عشوه گري براي اربابانشان مي ماند و اين ردا هرگز درخور قامت آنان نيست. به اينان توصيه مي کنيم که به جاي حواله دادن دانشجويان فهيم پلي تکنيک به داستان «تيغ و حلقوم» و تهديد آنان به اقدام خشونت بار لحظه اي با خود بينديشند تا دريابند آن چه بر هم دانشگاهيان شان روا مي دارند و
پروژه اي که براي انجام آن کف به دهان مي آورند از کليه اصول انساني، اخلاقي، ديني و عرفي به دور است که هيچ، عين رذالت و بي شرمي است. از اين جماعت مي پرسيم که در اسلام شما اگر به کسي اتهام دروغ و واهي وارد شود و فرياد دادخواهي او براي تکذيب اين اتهام برخيزد، ولو آن که آن فرد رقيب يا حتي دشمن شما باشد، آيا بايد با ناجوانمردي و سيه دلي هر چه بيشتر کوشيد تا اين فرياد دادخواهي ره به جايي نبرد و تلاش کرد تا اتهاماتي که از بيخ و بن دروغ است جمعي از بهترين و پاک ترين فرزندان ايران را در کام خود فرو برد؟ آيا در اسلام شما فشار و شکنجه بر يک جوان دانشجوي براي اخذ اعترافات دروغين و پذيرش گناه ناکرده در پس ديوارهاي قطور زندان لذت آفرين و درخور تحسين است؟ به راستي هرگز تلاش کرده ايد که خود را دست کم در چنين موقعيتي تصور کنيد؟ فاين تذهبون؟ واي بر شما که دروغ را راست و راست را دروغ شهادت مي دهيد و براي خوشامد صاحبان قدرت روشني روز را تيرگي شب فتوا مي دهيد.
۷-
رد پاي بعضي از مديران ارشد دانشگاه در مراحل مختلف اين پروژه کاملا مشهود است. مديريت دانشگاه بايد به صراحت پاسخ بگويد که در شرايطي که انتشار نشريات دانشجويي در پلي تکنيک با همه جور کنترل از سوي معاونت فرهنگي مواجه است و مورد برخوردهاي شديد انتظاماتي و حراستي قرار مي گيرد، چگونه اين نشريات جعلي به سهولت در دانشگاه توزيع شده است؟همچنين در شرايطي که چندي است ساختمان رياست، به خارج دانشگاه منتقل شده است و ملاقات دانشجويان دانشگاه اميرکبير با مديريت دانشگاه تحت شديدترين تدابير امنيتي ميسر مي شود،
بسيج دانشگاههاي تهران چگونه و با هماهنگي چه کسي به سهولت امکان حضور در ساختمان مديريت دانشگاه را يافته است؟
افزون بر اين موارد،
همکاري مديريت دانشگاه در تامين شربت گوارا و تهيه ناهار جوجه کباب براي بسيجياني که در مقابل درب اصلي دانشگاه، خواستار انقلاب فرهنگي جديد بودند، بيش از هر مساله ديگري از تمايل مديريت دانشگاه از اجراي چنين پروژه امنيتي حکايت دارد. رياست دانشگاه بايد پاسخ بگويد که اين هماهنگي که بدستور مدير کل امور اداري دانشگاه، حاجي زاده (عضو تشکيلاتي آبادگران) صورت گرفته است، طبق کدام قوانين از بودجه دانشگاه پرداخت شده است؟ و آيا اين نيز از معيارهاي عدالت گستري دولت نهم است که بودجه جاري دانشگاه صنعتي اميرکبير (که حق مسلم جامعه دانشگاهي پلي تکنيک است)، براي همفکران آبادگراني مديريت دانشگاه صرف شود؟انجمن اسلامي دانشجويان دانشگاه صنعتي اميرکبير ضمن محکوم کردن سوء استفاده از نام و لوگوي نشريات مستقل دانشجويي و چاپ مطالب اين نشريات که طبق بيان روشن و تکذيب صريح مديران مسئول آنها، بدون کوچکترين اطلاعي از سوي آن ها توسط محافل شبه امنيتي و توطئه گر جعل شده تا بهانه لازم براي برخورد با فعالين دانشجويي را فراهم کند و نيز ابراز نگراني در خصوص اخذ اعترافات دروغين از بابک زمانيان عضو انجمن اسلامي دانشجويان براي تکميل اين پروژه شوم، از کليه دانشجويان و اعضاي جامعه دانشگاهي پلي تکنيک مي خواهد که با هوشياري و حضور مدني خود در برابر خط سرکوب جنبش دانشجويي و تحديد هر چه بيشتر فضاي دانشگاه ها بايستند.
انجمن اسلامي دانشجويان اميرکبير همچنان محکم و استوار بر عهد خود براي برگزاري انتخابات آزاد و دموکراتيک شوراي مرکزي طبق زمانبندي از پيش برنامه ريزي شده، ايستاده و اجازه پايمال شدن حقوق مشروع دانشجويان را به عمله استبداد نخواهد داد. حوادث آتي دانشگاه صنعتي اميرکبير در هفته آينده که مصادف با برگزاري انتخابات انجمن اسلامي دانشجويان مي باشد، به خوبي مي تواند گواه اين باشد که هدف و مقصود مدعيان اعتراض به هتک حرمت پيامبر اعظم و ائمه اطهار چه بوده است. آيا اين اعتراضات تنها وجه مذهبي و اعتقادي داشته است و يا در پس آن اهداف شوم و غرض ورزي هاي جناحي نهفته است؟ بر ما مسلم است که اين پروژه اي ننگين براي کارشکني در برگزاري انتخابات انجمن اسلامي دانشجويان و جلوگيري از شکل گيري نهادي مستقل در دانشگاه است.
همچنين به طراحان پروژه هاي امنيتي اينچنيني که سياه دلي و بدطينتي خود را با انجام چنين سناريويي بيش از پيش بر همگان آشکار ساخته اند و نيز عوامل آنان در دانشگاه ها هشدار مي دهيم که بيش از اين به حاکم کردن فضاي اختناق در دانشگاه ها نينديشند و براي خاموش کردن صداي منتقدانه دانشجويان دسيسه چيني نکنند. هر چند نيک مي دانيم که «وصف خورشيد به شب پره اعمي نرسد» اما به آنان توصيه مي کنيم که خود را در برابر خواست هاي به حق و مشروع دانشجويان براي رسيدن به جامعه اي آزاد، دموکراتيک و توسعه گرا قرار ندهند چرا که گذر زمان و تلاش و آگاهي روزافزون شهروندان ايراني پرده از بي بنياد بودن انديشه هاي پوچ و آزادي ستيزانه آنان برخواهد داشت.
انجمن اسلامي دانشجويان
دانشگاه صنعتي اميرکبير
(پلي تکنيک تهران)