Monday, March 26, 2012

تردید

کاش این یقین رفتن را در ماندن داشتی...

Sunday, March 18, 2012

تلخ

نه دیگر
هیچ یک از این کافی ها
هیچ سیگار ناتمامی
نمی تواند طعم تلخ
آن لحظه ها را این چنین
زنده کند
که بازگشت تو
همه چیز را تلخ می کند
که همه زخم ها
را
نو و تازه تر می کند

Friday, March 16, 2012

مگر می شود
در این باران بی امان
عاشق نبود
عاشق تو؟

Wednesday, March 14, 2012

کبودی


حالا دیگر
هر زمان
بر جای کبود
آن سوختگی
بر نازک و سفید ترین جای پوستم
خیره شوم
اثر انگشتانت را خواهم یافت
همان ها که در آن شب برفی و روشن
بر زخم می کشیدی
تا شاید
دمی از درد
بیاسایم....

Tuesday, March 06, 2012

...

و به آنجا رفتم که کسی نبود....